تصور بد شدنت تصور یه انتهاست
حادثه رها شدن تو گریه های بی صدا
تو نمیتونی بد باشی حتی اگه شکستن قلب منو بلد باشی
شاید این شعر بتونه مرهمی باشه برای دردهای هوادارن سپیدورد که بعد از سالیان دراز
موفق شد با هدایت مربیان مختلف به لیگ 1 و سپس به لیگ برتر راه پیدا کند اما نمیدانم
چه طلسمی نگذاشت آب خوش از گلوی این هوادارن پایین برود نمیدوانم چه بد شگونی
تیم ما رو نظر بد نگاه کرد که تیم منسجم و هم دل سپیدورد رشت نتوانست در لیگ برتر
نمایش خوبی داشته باشه .
ادامه مطلب
چه کردن نمایندگان رشت در جام حذفی کولاک بود یا هر چیز دیگر قابل وصف نیست
شاید نتوان چندان در مورد مسابقه نوشت شاید نتوان گفت خوب بازی کردن
شاید نتوان گفت کاملا مسلط بر بازی بودن اما یک چیز را میتوان گفت
بله هم داماش و هم سپیدرود هر دو در زمین حریف به پیروزی رسیدن
این خبر خوشحال کننده ترین خبری بود که میشد منتشر کرد
سپیدرود در انزلی با یک پنالتی محمد غلامی به پیروزی رسید مقابل ملوان
داماش هم در تالش مقابل چوکای تالش در ضربات پنالتی به یک پیروزی بزرگ رسید
دور بعدی جام حذفی با حضور نمایندگان 16 تیم حاضر
در تاریخ دوم یا سوم مهر ماه قرعه کشی میشود
به امید صعود دو نماینده شهر رشت به دور یک هشتم
همیشه در هر جایی و در هر فضایی
ممکنه آدم چیزایی رو ببینه که باورش نشه شاید حیرت انگیز باشه
که تو یه چارچوب دو تیم نزدیک به هم دو اتفاق مختلف رو رقم میزنن نمونه اش همین استقلال ایران و پرسپولیس ایران که در مواجهه با تیم های قطری واقعا حیرت همگان رو برانگیختن
همگی میدونیم که استقلال ایران در مسابقه رفت مقابل السد قطر به خاطر اینکه مدافع خارجی تیم مرتب خطا می کرد و اصرار داشت که اخراج بشه شفر رو وادار کرد تعویضش کنه و روی همین تعویض استقلال دو گل دریافت کرد و مسابقه رودر ورزشگاه یکصد هزار نفری آزادی که البته الان با اضافه شدن صندلی ها به نود هزار نفری تقریبا تبدیل شده واگذار کرد
و یه جورایی خودش رو حذف شده دید
اما در آن سو پرسپولیس که قریب به 1 سال هستش که از پنجره نقل و انتقالات محروم هستش
و چندین بازیکن ارزشمند خودش رو هم که همشون
به نوعی کلیدی محسوب میشدن از دست رفته دید
شما حساب کنید چطوری فقط صرف داشتن یک منشا
و یک رسن اونم در ورشگاه اختصاصی قطری ها
با بدشانسی فقط نتونست مساوی بگیره و مسابقه رو فقط با یک گل باخت
و همین یک گل شانس صعود رو برای آنها زنده نگه داشت
تا در ورزشگاه آزادی بتونه جواز صعود رو دریافت کنه
حالا بریم سراغ مسابقات برگشت لیگ قهرمانان آسیا :
در مسابقه استقلال ایران و السد قطر استقلال واقعا جانانه بازی کرد ولی حیف که یک گل خورد
ادامه مطلب
سلام دوستان به دلیل مشکلات شخصی نتونستم مدتی حضور داشته باشم و مطالب جدید کار کنم
خوشحالم که برگشتم و دارم ادامه میدم و این ادامه دادن با خبرهای خوشی همراه شد که
به عرضتون در پست های بعدی خواهم رساند
بنده را عفو کنید با تشکر از حضور شما
ادامه مطلب
آقای تاج بعد از سه سال از روی کار آمدن شما و منت کشیدن از وش
که تو رو خدا جام ملتها هم بمون با تیم ملی مبادا شما بری تیم ملی 10 بر صفر
به تیم های دسته چندم آسیا ببازه مبادا به ژاپن و قطر و چین و کره ببازیم مبادا اتفاقی بیفته
که تیم ملی سرشکسته به میهن برگرده خب ایشون با دریافتی محرمانه دو برابر کل پولی که
تو هشت سال گرفته بودن موندن به اضافه پاداش برای بردن یمن که اگر
برای برد مقابل یمن پاداش تعیین نمیشد چه برای بازیکنان و چه برای وش
و چه برای صعود از گروه واقعا وحشتناکی که در آن بودیم در جام ملتهای آسیا
حتما حتما نه از گروه صعود می کردیم و نه توانایی شکست دادن یمن رو داشتیم
ادامه مطلب رو حتما بخونید رو ادامه مطلب کلیک کنید
ادامه مطلب
ادامه مطلب
مدتی هست که فیفا شرایط را برای فدارسیون نشین ها سخت تر از گذشته کرده است
با روی کار آمدن اینفانتینو رئیس جوان و جدید فیفا پس از رسوایی های وحشتناک به وجود آمده برای رئیس سابق فیفا و زیر دستانش که البته منجر به استعفای اجباری وی شد و در نهایت رای به محکوم شدن وی داده شد همگان منتظر پدید آمدن اتفاقات شگرف و خوب و جالب توجه بودن به خصوص اینکه او جوان بود و با انگیزه از همین روی این آمدن را به فال نیک گرفتن و هر کشوری سعی در دعوت از ایشان داشت که البته فدارسیون فوتبال و وزارت ورزش هم در اقدامی مشابه ایشان را برای افتتاح پروژه هایی به ایران دعوت کردن که البته فوتبالی ها خود آگاه هستن که تاج در اصل برای پیاده کردن خواسته های خود و بالا دستانش و بدست گرفتن افسار اینفانتینو خیلی زیرکانه پروژه ها را بهانه کردن و فرش قرمز زیر پای وی پهن نمودن شاید تصور می کردن اینفانتینو هم مانند بلاتر چندان توجهی به ایده ها و خواسته های مردمان فوتبال دوست کشورها نخواهد کرد و بی جهت خودش را درگیر مسائلات ریز و خرد نخواهد کرد
اما وقتی در مصاحبه عادل فردوسی پور با اینفانتینو برای رئیس جوان مشخص شد که فدراسیون نشین ها قصد دارن برایش کلاه نمدی بسازن تا تن به خواسته های آنان بدهد و به مانند بلاتر صرفا برده ای حلقه به گوش باشد گوشش زنگ خورد که موضوع از چه قرار است البته عادل فردوسی پور هم تاوان این افشاگری را پس داد و با تعطیلی نود که توسط نهاد صدا و سیما و وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال و چند تن دیگر از افراد سرشناس رخ داد و دیگر حتی اجازه گزارش کردن را هم به ایشان ندادن مشخص شد که تا چه حد عادل توانسته بود پا روی دم آقایان بگذارد و آنان رو شکست دهد و در اجرای نقشه های شومشان ناکام بگذارد از این مسائلات که بگذریم و بخواهم خلاصه وار مطلب را به عرض آقای تاج برسانم باید بگویم که ایشان دو راه پیش رو دارن 1_ همچنان مقاومت کرده و حتی با تهدیدات فیفا مبنی بر محرومیت ایران از حضور در جام جهانی 2022 چنانچه بانوان و دختران همچنان از ورود به ورزشگاه منع شوند و بی جهت و به صرف اینکه هوادار فوتبال هستن توسط یگان های ارشاد و انتظامی دستگیر شوند و باز هم اجازه حضور آنها را نداده و نگذارند تا مبادا یک متخصص فتوا دادن مثلا در شیراز یا قم فتوایی صادر نکند که تاج دارد خرابکاری می کند و بر علیه دین کاری می کند و غیره و مسلما تبعاتی که دامنگیر فدراسیون نشین ها می شود خیلی بدتر از تهدید فیفا خواهد بود و حتی میتواند منجر به برکنار و یا حتی زندان رفتن آنها شود پس لهاذا بی گدار به آب نزده و دنبال یک نقشه فرار بگردد که رئیس جدید فیفا را رام کند که البته بعید است بتوانند حتی با دادن فرش یا رشوه فرضی که البته من باب مثال گفته می شود بتوانند او را راضی کنند.
اما راه حل 2 _ فدارسیون نشین ها مراجع تقلید را دور هم جمع کرده و با کسب اجازه از آنها و رساندن پیغام خودشان به رهبر ایران و کسب اجازه اصلی از ایشان بتوانند بانوان را به عنوان تماشاگر دائم پذیرفته و آنها را به ورزشگاه راه دهند که این امر میسر نمی شود جز با روش آن هم اینکه فدارسیون نشین ها بندی در قوانین فوتبال ایران را اضافه نمایند که در آن صرحیا ذکر شود که بانوان علاقمند به تشویق تیم های باشگاهی خودشان میتوانند به شکل یک مسابقه در میان یعنی یک مسابقه بانوان با پوشش مناسب به ورزشگاه رفته و بدون حضور حتی یک تماشاگر مرد مستثنی از اینکه ماموران مرد هم شاید اطراف ورزشگاه گمارده شوند میتوانند تیم خودشان را تشویق نموده و در مسابقه بعدی خانگی همان تیم این بار آقایان حضور پیدا نمایند بدون حضور حتی یک تماشاگر خانم با توجه به اینکه مامور زن در ایران حیلی زیاد هست این امر شدنی هستش در همچین شرایطی مسلما نه مراجع تقلید میتوانند اعتراضی کنند نه مخالفت احتمالی رهبر ایران در کار خواهد بود پس ومی ندارد این طرح رد شود که اگر اینطور شود هم حواشی فوتبال ایران در بخش تماشاگران بسیار کم می شود و هم تابوی 40 ساله عدم حضور بانوان در ورزشگاه ها به لطف ایده نویسنده این وبلاگ
http://damashiha.blog.ir از بین خواهد رفت و قفل های ورزشگاه با کلید تدبیر باز خواهد شد .
در پایان نویسنده حق کپی برداری را محفوظ دانسته برای دیگران به شرط ذکر نام وبلاگ و نام نویسنده در کنار مطلب درج شده باشد اگر نه که نویسنده حق خود دانسته با توجه به ی صورت گرفته از طرف فرد یا افراد شکایتش را نزد پلیس فتا برده و از حقوق قانونی خود در کشور ایران و طبق قوانین موجود دفاع بنماید امیدوارم که چنین اتفاقی نیفتد زیرا که مردم ایران بسیار فهمیده و با شخصیت بوده و هستن و خواهند بود فقط بعضی مواقع شاید برخی سوء تفاهمات آنها را گرفتار اشتباهات می نماید آن هم نه همه بلکه بعضی افراد که از عزت نفس پایینی برخوردار هستن و خودشان را باور و تواناهایی خودشان را درست استفاده نمی کنند .
نظر گاندی در مورد هفت چیزی که بدون هفت چیز دیگر خطرناک هستند:
ثروت بدون زحمت
دانش بدون شخصیت
علم بدون انسانیت
ت بدون شرافت
لذت بدون وجدان
تجارت بدون اخلاق
و عبادت بدون ایثار
تا مطلبی دیگر بدورد
مدتی هستش که متوجه شدم که اصلا اشتباه ما این بود که
در استانی بنام گیلان تیم فوتبال تشکیل دادیم چرا هم نداره
خب کاملا مشخصه که فوتبال گیلان فرقی نداره سپیدورد رشت باشه داماش گیلان باشه
یا هر تیم دیگه حتی اون ملوان هم برای فوتبال ایران جز ضرر رساندن هنر دیگه ای ندارند
دروغ میگم از آقای رئیس فدراسیون فوتبال یا رئیس کمیته انضباطی یا رئیس دپارتمان داوری
یا اصلا چرا راه دور بریم از وزیر وزارت ورزش و جوانان بپرسین حتما به شما خواهند گفت دلیلش رو
چندان هم پاسخ دشواری در پیش رو ندارن برای بیان کردن / ادامه مطلب رو بخونید
مثلا شما بپرسین از رئیس دپارتمان داوری که چرا در بازی
داماش و نیرو زمینی در حالی که همه چیز با آرامش داشت پیش میرفت
داوران مسابقه بازی رو به جنجال کشوندن و در نهایت مستقیما داماش رو
از رفتن به لیگ 1 باز داشتن تا این تیم با صرف زمان بسیار بسیار زیاد و هزینه هنگفت
بتواند مجددا بعد از چندین سال به لیگ آزادگان باز گردد یا چرا راه دور برویم همین مسابقه آخر
سپیدورد که در سردار جنگل رشت برگزار شد با اینکه سپیدورد شانس این رو داشت که
در زمین خودش پیروز بشه اما خوشبختانه داوران مسابقه به مانند مسابقه آخر
داماش در رشت برابر نیرو زمینی گل کاشتن و مرد و مردانه 2 پنالتی که اولی کاملا واضح و مسلم بود
یعنی مدافع حریف اینقدر که علاقه داشت گلر بشه وقتی فهمید بهش پست مدافع رو دادن در
محوطه جریمه خودشون طوری با دست مانع رفتن توپ به سمت نقطه پنالتی شد که حتی اگر داور
و کمک داور از جایگاه تماشاگران هم بازی رو قضاوت می کردن به راحتی میتونستن بفهمن که
پنالتی اتفاق افتاده و جالبتر اینکه به قدری دور و بر مدافع دروازه بان خلوت بود که نیازی نبود اصلا
که حتی بخوایم از تلسکوپ استفاده کنیم چون میشد با چشم غیر مسلح هم پنالتی رو متوجه شد
دوستان عزیز قصد فرافکنی و شعار دادن ندارم اما اشتباهات پر واضح داوران و کمک داوران در قبال
تیم های سپیدورد و داماش به قدری مشکوک هستش که با کمی تفکر و دور اندیشی می شود
متوجه شد که از مجموعه ورزش تهران دشمنی عجیبی با فوتبال گیلان در بین است
شاید اگر کمی به گذشته رجوع کنیم و تاریخ رو ورق بزنیم متوجه بشیم که علت اصلی این خصومت
در کجا پنهان شده بعد از پیروزی انقلاب 57 وقتی که دگرگونی ها ایجاد شد و افراد جدیدی در ورزش
ایران سمت گرفتن ( فوتبال ایران ) اولین حرکت رو زدن در قبال یک تیم گیلانی بله شاید خیلی ها
ندونید که علت واقعی 37 سال دوری سپیدورد رشت از لیگ برتر ایران چه بوده دلیلش فقط و فقط
به افراد نالایقی بر می گرده که در اوایل انقلاب عهده دار سمت ورزشی بودن همونهایی که مانع
شدن سپیدورد در لیگ برتر حضور پیدا کنه سپیدورد دقیقا در شرف پیروزی انقلاب 57 لیگ برتری شده
بود اما مسئولان صرفا به دلیل اینکه این تیم قبل از انقلاب در سطح اول فوتبال ایران حضور نداشت
مانع شدن تا در گردونه رقابت های فوتبال ایران در بالاترین سطح حضور پیدا کند و سلیقه شخصی
خودشان رو اعمال کردن تا نشان دهند که علاقه چندانی به حضور تیم های گیلانی ندارن .
دلیل بعدیش هم موفقیت های بی حد و حصر همین داماش گیلان هست که موفق شده بود
طوری تیم های پایتخت نشین استقلال و پرسپولیس رو که با خرج حکومت ایران برای خودشان کاخی
درست کرده بودن بالاخص استقلال شکست بده اون هم بعضا به شکل متوالی و حتی در فینال جام
حذفی دور رفت در رشت که این خود عقده ای شد برای مسئولان ورزش ایران که هم قسم بشوند
تا تلافی در بیارن که البته موفق هم شدن داماش اون روزها همدل بود و کسی رو یارای شکست
دادنشان نبود تا اینکه ورق برگشت اتهام و انگ زدن به مالک داماش شروع شد او را یک انسان
ناشایست معرفی کردن و دادگاهی به شکل نمادین برایش تشکیل دادن و تمام عقده های
فرو خفته خودشان را با کشتن عجولانه او تلافی در آوردن داماش بی کس و تنها غرق در حاشیه
و بحران و بی پولی سقوط کرد به دسته پایین تر کم کم محو شد دیگر کسی سراغش را نگرفت
حتی نگفتن این همان داماشی هست که توانسته تیم های قدرتمند ایران رو شکست دهد
عرض بنده این هستش که اگر عدالتی وجود داشت از مبنای تشکیل سازمان ورزش بعد از انقلاب
ایران مسلما خیلی چیزها میتوانست به شکل دیگری در بیاید اما دریغ که نخواستن و نگذاشتن
و هنوزم نمیذارن .
آقای تاج بعد از سه سال از روی کار آمدن شما و منت کشیدن از وش
که تو رو خدا جام ملتها هم بمون با تیم ملی مبادا شما بری تیم ملی 10 بر صفر
به تیم های دسته چندم آسیا ببازه مبادا به ژاپن و قطر و چین و کره ببازیم مبادا اتفاقی بیفته
که تیم ملی سرشکسته به میهن برگرده خب ایشون با دریافتی محرمانه دو برابر کل پولی که
تو هشت سال گرفته بودن موندن به اضافه پاداش برای بردن یمن که اگر
برای برد مقابل یمن پاداش تعیین نمیشد چه برای بازیکنان و چه برای وش
و چه برای صعود از گروه واقعا وحشتناکی که در آن بودیم در جام ملتهای آسیا
حتما حتما نه از گروه صعود می کردیم و نه توانایی شکست دادن یمن رو داشتیم
ادامه مطلب رو حتما بخونید رو ادامه مطلب کلیک کنید
واقعا هنرمندی وش در اینه که برابر سوریه مساوی کنه و مردم سوریه
رو خوشحال کنه خب ما که میدونستیم حتما صعود می کنیم خب کمی هم
دل مردم یمن رو هم شاد می کردیم و با اونها هم به یک تساوی ارزشمند و حماسی
رضایت می دادیم بگذریم که تو این هشت سال حتی یکبار صلاح ندیدیم
با ژاپن و عربستان ولو یک دیدار تدارکاتی خوب برگزار کنیم
تا بهتر بتونیم رقبای خودمون در جام ملتهای آسیا رو بشناسیم
اما دریغ از یک نفر شجاع در دل فدراسیون فوتبال و حتی خود وش که جراعت نکرد
این اتفاق رو رقم بزنه چون خوب مدونستن که اون ها حریفانی قدرتمند هستن براشون
و بی جهت با باخت احتمالی مقابل اونها انتقاد از خودشون به جا نذاشتن
تا مثلا با برد پر گل مقابل یمن به خودشون ببالن و یا به برد در بازی دوستانه مقابل قطر که
تقریبا میشه گفت سه مهره کلیدی خودش رو در ترکیب نذاشته بود خودی نشان بدهند
آقای تاج همه اینها به کنار اما شما یادتان رفته که رئیس فدراسیون فوتبال هستین
و وظیفه دارین کم کاری همکارانتان را به آنها گوشزد کنید و یا حتی آنها را مورد مواخذه قرار دهید
چرا که به نظر می رسد خود شما هم بی میل نیستین هرج و مرج در فدارسیون فوتبال باشد
آقای تاج فوتبال ایران فقط تیم ملی نیست اینکه در سریعترین زمان ویلموتس با تجربه رو پیدا کردین
ممنونیم اما آیا اینکه در لیگ های خلیج فارس و لیگ یک و لیگ دو چه اتفاقاتی رخ داد
چرا پیگیری لازم رو ندارید غیر از این هستش که به همگان ثابت شد که
تیم های گیلان چه ملوان چه سپیدورد و چه داماش گیلانیان مورد غضب شما و همکارانتان در
فدارسیون فوتبال هستن و اکیپ شما ابدا دوست ندارن آنها در سطح اول فوتبال ایران
حضور داشته باشن از کجا شروع کنم از غم بزرگ هواداران سپیدورد
یا غم ملوانان یا داماشی ها که بدون هیچ گونه کلک و حقه بازی تا مرحله پلی آف بالا آمدن
اما باز هم کسانی از جنس فدارسیون نشین ها نگذاشتن مردم رشت خوشحال باشن
آیا غیر از این هست که چون در گذشته داماش گیلان که درخششی باور نکردنی داشت
توانست تیم های قدرتمندی چون پرسپولیس و استقلال و سپاهان را مغلوب کند
با اینکه آن تیم دیگر وجود خارجی ندارد اما ترس درخشش جوانان خطه شمال
شما را به هراس میندازد که مبادا دوباره بیایند و تیم های قدرتمند
و سطح اول لیگ خلیج فارس را شکست دهند با آنکه خرج و مخارج این سه تیم
بر عهده فدارسیون فوتبال بوده و هست تقدیم کردن قهرمانی لیگ دو
به خوشه طلایی ساوه با اینکه مدارک زیادی دال بر تبانی کردن این تیم با سایر تیم ها وجود داشت
و حتی شاهد های امسانی شهادت دادن اما چرا کسی ابدا پیگیر موضوع نشد
و پرونده مسکوت ماند چرا وقتی سپیدورد بارها از اشتباه داوری بر علیه خودشان پرده برداشت
کسی پیگیری نکرد
چرا وقتی در فینال جام حذفی هواداران داماش گیلانیان رو به ورزشگاه اهواز راه ندادن
و کاملا تعمدی از ورود آنها جلوگیری شد کسی از فدارسیون تا قبل از اعتراض آقای حاجی پور
بی خیال بود
اینجانب دلیلش را بسیار خوب میدانم و همه شمالی های گیلان زیرا که منفعت فدارسیون
در قهرمان شدن تیم های قدرتمند هستش نه تیمی مثل داماش که از لیگ دسته دو
به فینال جام حذفی راه پیدا کرد .
همه مدارک و شواهد بر علیه شما هستن آقای تاج چرا به نامه ای که درباره غیر مجاز بودن
فعالیت نفت مسجد سلیمان بدست شما رسید و همگان از آن مطلع هستن سرپوش گذاشتید
غیر از آن هست که اگر نفت سقوط کند احتمالا جایگاه شما به خطر خواهد افتاد
برای دوره بعدی ریاست بر فدارسیون فوتبال اینها همه سندی دال بر کتمان کردن
حقیقت توسط شما بوده و هستن پس لطفا تا دیر نشده حکم سقوط نفت مسجد سلیمان را
امضا کنید مهم نیست سپیدورد بیاید یا یک تیم دیگر مهم این است که شما ثابت کنید در
انجام وظایف خود صادق هستید و یک مدیر واقعا دلخواه و ایده آل برای فدارسیون و مردم
امیدوارم هر چه سریعتر این کینه و کدورت را از دل خود و مجموعه خودتان بیرون برانید
تا همه به جای انتقاد به تعریف از قدرت یک رئیس قوی و با صفا بپردازن /.
نقطه سر خط ::: همانطور که می دانید در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۵ با کسب ۵۰ رای از مجموع ۷۳ رای اخذ شده در مجمع فدراسیون فوتبال، مهدی تاج، رئیس جدید
فدراسیون فوتبال ایران شد و این خود شروعی بود برای اینکه همه به به و چه چه کنن که بالاخره از شر آقای کفاشیان طماع و صندلی دوست و ریاست دوست خلاص شدیم اصلا ول کن نبود تیم ملی رو که نابود کرد برنامه ریزی درستی هم برای لیگ نتونست چه خودش و چه همکارانش داشته باشه خب بازم هستش ضعف در انتخاب ها و انتصاب ها چه درباره تیم ملی و چه موارد مرتبط با سمت خودش کاملا مشهود بود خلاصه با ضجه و التماس و خواهش راضی شد برود کنار اما با یک پیش شرط که در دوره بعدی ریاست فدارسیون فوتبال کسی بیاید که او جزو ارشد درجه یک حضور داشته باشد در کنارش وقتی برنامه نود روی آنتن رفت سه گزینه برای ریاست فدراسیون فوتبال معرفی شدن در این برنامه که آقایان تاج و عزیز محمدی و همچنین سردار بی حاشیه آجرلو بودن که هر سه معرف حضور بینندگان بودن و همچنین اهالی فوتبال کاملا از سوابق و عملکرد آنها اطلاع دقیق داشتن < آقای عزیز محمدی که در سازمان لیگ جناب کفاشیان حضور داشتن به گواه اکثر ورزشی ها عملکرد مناسبی در حیطه اختیارات خودشون نداشتن و این یک نقطه ضعفی بود که شانس ایشون رو کم می کرد جناب آقای سردار اجرلو هم که هیچ وقت در دل فدارسیون نقش کلیدی نداشتن که یهو بخواد رئیس همچین تشکیلات پیچیده ایی بشود .
اما بشونید از خواسته های به حق ورزش دوستان و هواداران فوتبال ایران که خواهان حضور شخصی تحصیل کرده مانند علی دایی و نه خود علی دایی که مدارک عالی ورزشی و مدیریتی داشته باشد بودن اما چه میشد کرد دست روزگار همین سه گل رو برای ریاست فدارسیون انتخاب کرده بود و نامزد شده بودن جالبتر اینکه در بین مناظره ای که بین سه نامزد برقرار بود در برنامه نود وقتی از سه نامزد فدارسیون پرسیده شد که چه کسی ارشد اول شما خواهد بود دو تن نام علی کفاشیان را روی آنتن زنده بردن و همین حدس و گمان ها رو برای انتخاب یکی از این دو نفر بالاتر برد چون خواسته علی کفاشیان باید محقق میشد تا او کنار برود وگرنه استعفا نمیداد .
در چنین روشی آقای تاج با حداکثر آرا یعنی با 50 رای شد رئیس فدراسیونی که حساس ترین فدارسیون تقریبا در کل جهان ورزش محسوب می شود .
آقای تاج که بر کرسی نشست قول داد که یک سرمربی در خور شان نام ایران پیدا کند که مسلما خارجی باشد و فوتبال رو به شکل حرفه ای ارتقا بدهد در تیم ملی از این رو آقای وش شد سرمربی تیم ملی و خیلی ها شدن طرفدار وش و افرادی هم از بین ورزشی ها پیشکسوت ها و رومه نگارها زوج و فرد شدن بخشی طرفدار و بخشی منتقد .
وقتی وش به تیم ملی وارد شد از فدارسیون امکانات بیشتر پول کمتر مسافرت های بیشتر خواست و بند هایی هم اختصاص داشت به مثلا بابت هر پیروزی پاداش بگیرد چه دوستانه و چه رسمی چه مقابل تیم ضعیف و چه قوی و خیلی چیزهای دیگه که هرگز شاید بروز نکرد و درز پیدا نکرد به رسانه ها .
وش دقیقا شرایطی رو مطرح کرد که خاویر کلمنته قبل از او بیان کرده بود و مورد موافقت فدارسیون نشین های وقت من جمله همین آقای تاج و آقای کفاشیان و احتمالا آقای عزیز محمدی قرار نگرفت صرفا برای اینکه او حقوق کمی فقط کمی بیشتر از وش میخواست و البته مسلما یک سرمربی اسپانیایی با کیفیت خیلی بهتر میتوانست عملکرد مثبت داشته باشد < حتم بدانید اگر آن زمان فدارسیون خساست به خرج نمیداد الان تیم ملی وضعیت بهتری داشت پیشرفت های چشمگیرتری داشت به عنوان مثال میتوانستیم تیم ملی را به یک ثبات دراز مدت و به ساحل ارامش برسانیم نه اینکه با دادن سکان هدایت به یک ایرانی مانند علی دایی که هر چند تحصیلات بسیار بالا دارد انگلیسی خوب وارد است و فوتبالیست گنی هم بود اما مورد قبول جامعه و ورزش و رسانه ها نبود تیم ملی را وارد یک حاشیه بلند مدت کنیم بعد از علی دایی هم افشین قطبی آمد که در دو بازی باقیمانده هم نتوانست حتی کره شمالبی رو شکست دهد ولی بعد از ان پرسپولیس را قهرمان لیگ کرد یا به نوعی مشترکا با کمک حمید استیلی توانست قهرمان کند فدارسیون تاج و کفاشیان هر دو مشابه بودن شعار مربی خارجی میدادن ولی تاج عمل کرد ولی کفاشیان اصرار به داشتن مربی بومی که هیچ فایده ای هم برای فوتبال ایران نداشت داشت .
تاج تنها افتخارش شاید وش باشد هر چندکه اواخر حضور وش جنگ های داخلی بینشان راه افتاده بود تا جایی که وش دست به افشاگری زد و دودمان تاج رو بر باد داد که البته با زیرکی آقای تاج مسئله ختم به خیر شد به نظر میرسید که همه چی درست پیش می رود تیم ملی ایران با درخشش بازیکنانی که به زودی بازنشسته میشدن مدام نتایج خوبی میگرفت و البته موفق شد در دو دوره متوالی تیم ایران را خیلی راحت در حالی که کره جنوبی و عرب ها به شکل کاملا مشخصی افت محسوس داشتن به جام جهانی ببرد که البته انگار رفتن به جام جهانی و کسب نتایج مقبول مقابل تیم های اروپایی مانند پرتغال و اسپانیا طوری حسرت شده بود برای ما که انجامش داد و چقدر هم بدبخت به خودش می بالید . حالا بیایید از زاویه دیگری به رفتن ایران به جام جهانی نگاه کنیم آیا وش خوش شانس نبود که با ژاپن یا عربستان در دو دوره متوالی در یک گروه قرار نگرفت آیا غیر از این هستش که وش فقط نهایتا باید با مساوی کردن کلاهش رو بالا می انداخت مقابل این دو تیم از کجا معلوم شاید این دو تیم در دو دوره حضور وش در ایران هم گروه ایران میشدن ایران میتوانست هر دو دوره به راحتی به جام جهانی صعود کند شایان ذکر است که به دلیل زیاد شدن سهمیه اسیا شاید ای اف سی تصمیم گرفت برای اینکه مسابقات جذابتر شود و همچنین خیلی موارد دیگر باند بازی راه بیندازد و عربستان و ژاپن را هم گروه ایران نکند تا سود سرشار نصیبشان شود که به ضرس قاطع نمیشود همچین موردی را رویش دست گذاشت زیرا بار حقوقی دارد و ما هم که دنبال دردسر نیستیم اما کسی هم یادش هست همین افراد تیم ملی چطور در جام ملتهای اسیا 2014 مقابل عراق کم آورد و حذف شد آیا خاطرتون هستش که هواخواهان وش از قدرت تیم وش می گفتن این ابهت صرفا در یک بازی جام ملتهای آسیا مقابل ژاپن طوری از بین رفت که حتی خود هوادارن وش هم باورشان نمی شود اما وش تاج یک اسطوره نبود زیرا حتی در تهران به خواست تمداران فوتبالی و افراد رده بالای نظام حاضر شد به سوریه در تهران باج دهد مربی ایی که حاضر شود شخصیت تیم خودش را برای اینکه رضایت یک عده خاص فراهم شود مربی نیست بلکه یک مترسک هستش این از وش شما آقای تاج همون فردی که حتی عادل فردوسی پور تحصیل کرده و مجری سابق نود را به تحسین واداشت وقت نامناسبی را برای مصاحبه جنجالی خودش انتخاب کرد آن هم در حساسترین موقع یعنی در کوران برگزاری مسابقات رسمی جام ملتها وقتی از گرسنگی مردم حرف زد کاملا مشهود بود که منظورش چیست شاید بعد از این همه وقت هنوز منظور وش را درست استنباط نکرده باشد اما چیزی که نویسنده این وبلاگ و تجربیاتش میگه این هستش که وش در واقع غیر مستقیم گفت شما گرسنه و گدا هستین که حقوق منو نمیدین حقوقم کلی عقب افتاد ولی شما فقط به فکر این بودین که جام ملتها رو هم باشم در واقع مردم ایران را دروغگو قلمداد کرد و البته فدراسیون نشین ها رو آیا شما واکنش مقابله به مثلی انجام دادین آقای تاج با اینکه منظورش رو کاملا متوجه شدین چه جوابی بهش دادین آیا جواب شما به هیچ دردی هم خورد وش در واقع دو هدف داشت هم متلک انداخت به ورزشی ها و مردم ایران و هم پیش خودش حساب و کتاب کرد که با گفتن چند جمله در مورد فقر مردم ایران جاودانه خواهم شد که خوشبختانه تیرش به هدف نخورد و آنچنان هم محبوب قلبها نماند .
آقای تاج در بخش دیگری از افتضاحات فدراسیون فوتبال کاملا مقصر هستن عدم واکنش صریح و قاطع نسبت به اشتباهات داوری چه در لیگ برتر و چه در جام حذفی که جام حذفی واقعا نوبرش بود با حذف تعمدی سپیدورد تیم پایتخت نشین را که خرجش را خود فدارسیون و دولت میدهد به مرحله بالاتر برد که همین اشتباه موجبات قهرمانی این تیم در فینال مقابل داماش گیلانیان را فراهم آورد شاید اگر داماش مقابل تیم دیگری قرار می گرفت میتوانست حداقل دلخوش به قهرمانی جام حذفی باشد و به آسیا فکر کند رویایی که هر چند دنبالش نبود اما اگر محقق میشد دل مردم یک استان شاد میشد گفتم داماش و فینال جام حذفی بهانه ای شد تا بگویم آقای تاج بهتر است واقعیت را قبول کنید اینکه همه تبصره ها و بندها و ماده ها در فدراسیون فوتبال به نفع تیم های قوی هستش مانند پرسپولیس استقلال سپاهان پیده ذوب آهن و امثالهم شکی نیست این وسط انتصاب یک آدم کج فکر مانند آقای رفعتی به عنوان رئیس دپارتمان داوری هم نتوانست کمکی به شما کند چه در دوره آقای اصفهانیان و چه این دوره متاسفانه داوری ها بسیار مفتضحانه بود نمونه بارزش را هم گفتم و خواهم گفت یکیش مسابقه جام حذفی بین سپیدورد و پرسپولیس که داور به جای خطای بازیکن پرسپولیس با اینکه نزدیک به صحنه هم بود اما خطای بازیکن سپیدورد را گرفت و همان هم گل سشد و سپیدورد را کنار زدن و مورد حساس دوم مسابقه داماش گیلانیان و نیروی زمینی تهران که چون نیروی زمینی هم نظامی بود و هم قدرت مالی خوبی داشت توانست داوران را همراه خود کند ضعف چینش داوران در مسابقه های حساس کاملا مشهود بود چرا باید یک داور ضعیف برای مسابقه پلی آف بین نیروی زمینی و داماش باید گذاشته میشد آیا غیر از این بود که میخواستن مسابقه را برای نیروی زمینی در بیاورند که البته موفق هم شدن گل سالم داماش که اگر صحیح اعلام میشد داماش مسلما میتوانست گل سوم رو هم به نیرو زمینی بزنه در ورزشگاه خانگی خودش بزنه و پیروز و صعود کننده به لیگ یک باشد که متاسفانه نه فقط از روی عمد گل را صحیحی اعلام نکردن بلکه پنالتی های داماش را هم نادیده گرفتن تا از لحاظ روحی داماش را تضعیف کنند که البته موفق هم شدن هر چند که کار سرپرست موقت داماش را تایید نمیکنم اما وجدانا بخواهیم حساب کنیم آن سیلی آبداری که داور خورد نه از روی کینه و نفرت بود بلکه به داور خاطرنشان کرد و البته به رئیس کمیته داوران که شما با اشتباهات تعمدی حاصل زحمات یک سال یک تیم را به باد دادین و غم و اندوهی که که سرتاسر استان گیلان حاکم شد نتیجه همین بی کفایتی رفعتی و داورانش بوده و هست و خواهد بود در آینده .
این یک تهمت نیست بلکه یک واقعیت است
تصور بد شدنت تصور یه انتهاست
حادثه رها شدن تو گریه های بی صدا
تو نمیتونی بد باشی حتی اگه شکستن قلب منو بلد باشی
شاید این شعر بتونه مرهمی باشه برای دردهای هوادارن سپیدورد که بعد از سالیان دراز
موفق شد با هدایت مربیان مختلف به لیگ 1 و سپس به لیگ برتر راه پیدا کند اما نمیدانم
چه طلسمی نگذاشت آب خوش از گلوی این هوادارن پایین برود نمیدوانم چه بد شگونی
تیم ما رو نظر بد نگاه کرد که تیم منسجم و هم دل سپیدورد رشت نتوانست در لیگ برتر
نمایش خوبی داشته باشه .
واقعا شاید مسخره به نظر بیاد اما به وضعیت نساجی قائم شهر هم که می نگریم
متوجه میشیم که وضعیت اونها هم بهتر از وضعیت ما نیستش دلیلش هم کاملا مشخص هستش
زیرا که همیشه تیم های شهرستانی و خصوصی که وابسته به هیچ ارگان یا سازمانی نیستن
و حتی مثل سپاهان و ذوب آهن اسپانسری قوی ندارن همیشه این مشکل یعنی پول برای خرید
بازیکن های معتبر با کیفیت بالا رو ندارن شاید از نوشته من این طور به نظر بیاد که این بازیکنان رو
قبول ندارم اما این طور نیست اما چیزی که مشخص هستش اینان توان و یارای رقابت کردن با
بازیکنان بزرگ تیم های لیگ برتری رو ندارن و نمونه این ادعا دیروز در مسابقه با پیکان کاملا
مشخص شد طوری که حتی تو رشت هم قادر به شکست پیکان نشدن تا هر لحظه به سقوط
نزدیک و نزدیک تر شوند نگارنده امیدوار است که سپیدورد با کمک معادلات محض ریاضی بتواند
ماندش در لیگ برتر را آخر فصل و قبل از مسابقه آخرش با استقلال جشن بگیرد
هر چند که به نظر میاید داوارن و اشتباهاتشون بیش از اینکه استاندارد باشد بیش از حد مجاز
فراتر رفته و اکثرا به ضرر سپیدورد تمام شده و بارزترین اشتباهشون هم در جام حذفی همین دوره
و مقابل پرسپولیس اتفاق افتاد که در طی اون با اینکه داور به صحنه نزدیک بود
اما از خطای هل دادن عالیشاه گذشت و خطای بازیکن سپیدورد رو بعد از 2 دقیقه کشمکش گرفت
که نهایتا همون ضربه ایستگاهی تبدیل به گل برتری پرسپولیس شد
و حسرت صعود رو بر دل هواداران سپیدورد گذاشت .
امیدوارم هستیم که آقای نادر دست نشان در این راه پر پیچ و خم بتواند منجی سپیدورد شود
همانطوری که فصل گذشته علی آقا کریمی توانست تیم را حفظ کند
تا بعد از آن چاره ای بیاندیشیم برای قوی تر شدن تیم
در فصل آینده لیگ برتر نه فصل جدید لیگ ازادگان .
جالب اینجاست که با اینکه اهالی فوتبال دل خوشی از ایشان ندارن و خواستار کنار کشیدن ایشان شدن
اما های و هوس پول و سمت ایشان را وادار کرد که مجددا شانس خودش را امتحان کند تا شاید بتواند
با فریب دادن اهالی رسانه و افراد صاحب سمت در ورزش و بالاخص فوتبال بتواند مجددا رئیس شود
ایشان که در طی هشت سال حضور خودشان در راس هرم ریاست هیئت فوتبال گیلان
چندان کارآمدی خاصی نداشتن و صرفا بار خود را به دوش دیگران می انداختن
مجدد احساس تکلیف نموده اند تا در انتخابات شرکت کنن حالا اینکه آیین نامه و اساس نامه فدراسیون فوتبال
اجازه نامزدی مجدد ایشان را می دهد خودش جای بحث دارد زیرا که در جمهوری اسلامی از ابتدا
بحث این بود که فرد یا افراد صاحب سمت های مهم در بخش های مختلف نتوانند بیش از دو دوره انتخاب شوند یا به عبارتی بهتر اجازه نداشته باشن در انتخابات شرکت کنن که البته با توجه به اتفاقات بی شماری که در اوایل انقلاب تا شروع رهبری رهبر فعلی جمهوری اسلامی افتاد این پیشنهادات که برای رفاه مردم و همچنین به فساد نیفتادن افراد در همه سمت ها ارائه شده بودن همگی به باد هوا سپرده شدن و رفتن به کشورهای ژاپن و کره جنوبی و از ایران عزیزمان دور شدن حالا هم که هیچ کسی را یارای جلوگیری از این افراد حتی خرده ترین شان را ندارد که بگوید من بعد همه افراد دارای سمت های تعریف شده و مهم سازمانی و اداری حق ندارن بیش از دو دوره فعالیت مستمر داشته باشن زیرا که احتمال به فساد افتادن این افراد وجود دارد فقط زورشان به ریاست جمهوری چربید که بیش از دو دوره متوالی یک فرد نمیتواند رئیس جمهور بماند و حتما باید یک دوره 4 ساله استراحت داشته باشد و مجددا اگر فضا برای ورود ایشان فراهم بود و شورای محترم نگهبان استنباط نمودن که با حضور ایشان مشکلی برای کشور پیش نمی آید خواه بالاترین شخص باشد میتواند مجوز حضور دوباره در انتخابات ریاست جمهوری را دریافت نماید شاید هم خفیف باشن پست های ارشد مثل رئیس کل سپاه پاسداران یا ارتش و یا نیوری انتظامی که بنده اطلاع دقیقی ندارم ولی چیزی که بنده مشاهده نمودم تغییرات در راس سپاه و مشابه صرفا به دلایل امنیتی می باشد و جنبه قانونی ندارد ( اینکه در قانون آمده باشد بعید است ) حتی رهبر فعلی ایران نیز چندین بار در مورد به فساد افتادن افراد مهم چه قبلا و بعدا اشاراتی داشتن اما اینکه این موضوع شکل تعریف شده قانونی به خودش بگیرد خیر همچین چیزی نیست
نمونه اش همین انتخابات ریاست هیئت گیلان که آقای الماس خاله قصد دارد برای سومین دوره متوالی مجددا رئیس شود که خوشبختانه با توجه به اطلاع رسانی های دقیق از کارنامه فعالیت ایشان در طول این هشت سال بعید هستش ایشان بتواند برای بار سوم این کرسی را بدست بیاورد و هم اینکه رقبای قدرتمند تری نسبت به دو دوره گذشته مقابل روی خود دارد .
یه دعای معروف هستش که هر پنج شنبه و بعضا سه شنبه برای خلاصی بیماران از شر بیماری همگی با هم در مساجد و تکیه ها و پایگه های مقاومت بسیج و پادگان ها و هر جایی خوانده می شود که متنش هستش :
أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ
ماجرا کم داشتیم ماجراهای جدید توسط آقا هومن افاضلی به وجود اومد
ماجرا از این قراره که آقای هومن افاضلی در مصاحبه ای که از ایشان در رسانه ها مشاهده شده
گفتن که آقای نوبخت مدیر برنامه و بودجه ریاست جمهوری خرج کش داماش هستن
چقدر جالب شد آقای مدیر کل شدن خرج کش داماش گیلان چقدر ما خوشبختیم که تیمی تو رشت هستش
که دغددغه مدیر کل رو به همراه داره خدایا مرسی واقعا از این لطفی که به ما ارزانی داشتی
همچنین از آقای افاضلی سرمربی جدید اروند خرمشهر هم مچکریم که این مطلب مهم رو بهمون رسوندن
وگرنه که ما الان اندر خم یک کوچه بودیم و داشتیم دو دو تا چهار تا می کردیم که چطوری در غیاب آقای
حاجی پور خرج امورات باشگاه رو تهیه کنیم تا هوادارا و بازیکنا از تیم نا امید نشن
هر چند که خوشبختانه طی دو جلسه برگزار شده آقای حاجی پور مالک موقت و فعلی داماش ایشان تا پیدا شدن مالک جدید
هنوز حامی تیم خواهند بود روزی که حاجی پور اعلام کرد دیگر خرج داماش را نمیتواند بدهد
و خرج و مخارج باشگاه داماش گیلانیان بر عهده او نخواهد بود
چرا آقای افاضلی در مورد اون روز چیز ی بر زبان مبارکشان نراندن هر چند که آقای حاجی پور
در همون دو جلسه برگزار شده با هواداران گفتن که با فلان قیمت توانستن امتیاز اروند خرمشهر رو بخرن و چه و چه و چه که بماند
حالا اینکه آقای افاضلی می فرمایند هنوز پول انتقال امتیاز اروند رو خرمشهری ها دریافت نکردن کمی عجیب به نظر می رسد
ختم کلام اینکه چرا که نه ما از آقای نوبخت هم مدد می طلبیم و از ایشان می خواهیم
کمی هم به اصالت خودشان بنگرند و یادشان نرود که از خطه گیلان هستن
و وظیفه دارن که به ورزش استان کمک شایان توجه کنن
در پایان از مسئولین میخواهم که دست در دست یکدیگر دهند تا ورزش استان گیلان
و نه فقط فوتبال گیلان پیشرفت کنن یا حداقل مشکلی بابت تامین هزینه های خودشان نداشته باشن
http://dsport.ir/fa/news/102061/%D8%A7%D9%81%D8%A7%D8%B6%D9%84%DB%8C-%D8%A7%DA%AF%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%A8%D8%AE%D8%AA-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D8%A7%D9%85%D8%A7%D8%B4-%D8%AD%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%A9%D9%86%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%A7-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%AF%D9%87%D8%AF
در مطلبی که چند وقت پیش منتشر نمودم در همین وبلگ بیان داشتم که آقای الماسخاله چه از جان ناتوان این ورزش فوتبال گیلان میخواهید که ول کن این صندلی ریاست نیستید حالا از آن مطلب مدتی گذشته آن مطلب که منشتر شد هنوز انتخابات ریاست هئیت گیلان برگزار نشده بود و قرار بود در ماه آبان برگزار شود اما به هر دلیلی که در کشور ایران تقریبا عادی می نماید به تعویق افتاد و قرار شد در آذر ماه برگزار شود بالاخره آذر ماه آخرین ماه پائیز سرد امسال هم از راه رسید ماهی که باید مهمترین انتخابات گیلان در این ماه به سرانجام برسد .
بنا به وعده مسئولان اواسط آذر این انتخاب سرنوشت ساز که در آن غیر آقای الماسخاله سه گزینه قوی دیگر هم حضور داشتن که اگر بگوییم آقای الماسخاله در مقابل این سه گزینه چندان شانس بالایی نداشت پر بی راه نگفته ایم زیرا که افشین ناظمی و اسماعیل شاد خودشان یه تنه همه را حریف هستن و شانسی به دیگران شاید ندهند اما چرا حالا که برنده انتخابات ریاست هئیت گیلان مشخص شده است این حرف را مطرح نمودم دلیلش هم موجه است کاملا اگر اخبار روز را دنبال کرده باشید متوجه یک خبر خیلی مهم ولی ریز می شوید خبر کوتاه اما تکان دهنده بود ( در انتخابات ریاست هئیت فوتبال گیلان همه کارها باب میل آقای الماسخاله تغییر داده شد ) این را من نمی گویم بلکه اکثر خبرگزاری های معتبر ایران و گیلان مطرح کردن و تایید هم شد خودتان خوب میدانید که چنانچه بی اساس به شخص یا نهادی تهمت بی مورد یا بدون دلیل موجه زده شود آن فرد یا نهاد می تواند ادعای حیثیت نماید از پخش کننده خبر الان دو روز است که خبر درج شده و هیچ نهاد مربوطه چه از طرف فدارسیون فوتبال و چه از طرف نهاد های قضایی دستوری مبنی بر اینکه این خبر کذب است و تکذیبش کنید را به خبرگزاری ها نداده است پس تا اینجای کار یک خبر قانونی درج شده و ماجرا هم از این قرار است که آقایان بدون حضور رئیس یا شخص مربوطه به فدارسیون فوتبال ایران و یا شخص مربوطه که باید از طرف اداره ورزش و جوانان در هنگام برگزاری انتخاب حضور فیزکی می داشت که نداشت مورد اول ایرادی هست که به انتخابات وارد شده و مورد بعدی هم تغییرات داده شده در روزهای نزدیک به انتخابات که بندهایی در اساسنامه تصویب شده فدراسیون فوتبال در مورد نحوه انتخاب رئیس هئیت فوتبال گیلان گنجانده شده که فدارسیون فوتبال از آن ها بی اطلاع است و این مورد بعدی است که انتخاب آقای الماسخاله را زیر سوال برد حالا طبق خبرهای موجود احتمال برگزاری مجدد انتخابات وجود دارد فقط اینکه جناب رئیس باز هم بتواند در رای گیری شرکت نماید یا خیر هنوز نقطه ابهام ماجراست حالا شاید بگیووید که از سر دشمنی یا غرض ورزش شخصی با جناب الماسخاله این را گفتم باید بگویم خیر اینگونه نیست دلیل محکم و مستدل است چه کسی غیر آقای رئیس میتوانست زیردستانش را وادار کند تغییرات را در اساسنامه ایجاد کنند اعمال فشار از سوی او یا پیشنهادهای دیگر که به مذاقشان خوش آمده و ایشان را خواستند 4 سال دیگر تمدید کنند مسلما کسانی هستن که با ماندن رئیس فعلی منافعشان تامین می شود پس چرا نادان سنگی بیندازد ته چاه که صد عاقل ناتوان از در آوردنش باشن مگر این رئیس و آن رئیس دارد همین خوب است بهتر که بماند و به امورات ما هم رسیدگی کند اما خیانتی که همین جناب الماسخاله چه در زمان ریاستش و چه در زمان انتخابات به ورزش گیلان کرد را چه کسانی میخواهند فراموش کنند دستاورد های جناب رئیس چه بوده که ایشان مایل هستن باز هم در پست خود ابقا شوند حال به هر قیمتی در اینجا به بعضی از معروفترین آنها اشاره میکنم : افت و سقوط تدریجی داماش و ملوان از لیگ برتر به لیگ سه و و یک سال ها خون دل خوردن هواداران سپیدورد رشت برای اینکه بتوانند تیمشان را در لیگ برتر ببینند و نداشتن برنامه مشخص برای حضور پر قدرت سپیدورد در لیگ برتر که ماشاالله هر ماه یک مالک داشت و یک سرمربی آخر هم نه نتیجه خوبی گرفت نه بهترین تیم شهرستانی شد و نه در لیگ برتر باقی ماند با اینکه نام های بزرگی همچون علی کریمی به رشت آمدن و خیلی چزهای دیگر که شاید پشت پرده اتفاق افتاده باشد و ما از آن بی اطلاعیم و مسئلان خودشان بهتر میتوانند آمارش را در بیاورند واقعا الان تنها سوال زندگی من این دو روز این است که اگر الان انتخابات مجدد برگزار شود و اجازه دهند رئیس فعلی بتواند شرکت کند ایشان آیا شرم حضور نخواهند داشت با این همه ظلمی که به ورزش فوتبال گیلان روا داشتن آقای الماسخاله جای شما صندلی ریات هئیت نیست جای شما گوشه یک دخمه تاریک است شاید بتوانید آنجا کمی به فکر کارهای ناشایستی که کرده اید بیفتید و رفتن را به ماندن ترجیح دهید .
با درود بی پایان به شما خوانندگان این وبلگ امیدوارم که از خواندن مطالب این وبلگ زانوی غم بغل نگیرید و بالعکس مسرور بشوید از اینکه وقتتان رو صرف خواندن محتوای با ارزشی کرده اید .
نویسنده تاکید می نماید که هر گونه برداشت از مطالب این وبلگ آزاد بوده و خواننده مطالب مختار خواهد بود که هر طور میخواهد بهره برداری کافی برده و اگر مطالب را مفید دانست به دیگران هم به هر شکلی که مختار است معرفی نماید اینجا نه جایی برای خودنمایی است
و نه غرور و تکبر بی مورد فقط خواندن این مطالب شاید تاکید میکنم شاید نیاز به کمی آستانه تحمل داشته باشد زیرا که نوع نگارش کمی متفاوت است و صرف اینکه بخواهیم همش تعریف و تمجید بنماییم از افراد ارزش خواندن مطالب از هویت اصلی خود خارج خواهد شد و نخواهد توانست ارتباط لازم را با مخاطبان برقرار نماید لذا بهتر این است که نوع نگارش طوری باشد که نه عزت و احترام افراد زیر سوال برود و نه اینکه همش انتقادی باشد همیشه این میانه روی بوده که به بهترین شکل ممکن مفید بوده پس همان روش میانه روی را ادامه می دهیم .
نه بحث ترسیدن از افراد و نهادها هست و نه کینه و دشمنی پس چه بهتر که همچین فرضیه ایی را کلا از ذهن خود خارج کنید این را هم اطمینان داشته باشید که این وبلگ به هیچ جناح یا فردی وابسته نیست این را اگر مطالب را خوانده باشید کاملا متوجه خواهید شد .
در پایان مجددا از شما خوانندگان این وبلگ تشکر و مراتب سپاسگزاری خود را ابراز کرده
و به شما درود می فرستم به امید اینکه مطالب مورد پسند شما باشد .
اگر کمی حافظه تاریخی خودتان رو به عقب برانید یادتان می آید که در دوره زمانی خاصی همین مجلس امروزی به شکل دیروزی وجود داشت کاری هم ندارم اسمش چه بود رسمش چه بود چند تا نماینده داشت رئیس کی بود معاون کی بود پشت پرده چه خبر بود پس پرده چه خبر بود چه کسی منم منم می کرد چه کسی ادای رئیس رو در می آورد اینا همش مشتی مزخرفات هستش که البته در جای خودش بسیار با ارزش و مهم هستن اما. ادامه مطلب لطفا
در این پست نوشته هدف چیز دیگری است اگر خوب یادتان باشد دیر زمانی در سال 1287 در ماه تیر روز 2 ساعت 6 صبح رویدادی مهم رخ داد بله درست حدس زدید آن اتفاق به توپ بسته شدن مجلس توسط محمد علی شاه بود که اتفاقی تاریخی را رقم زد این اتفاق درست است که در رابطه با نهضت مشروطه خواهان رخ داد اما نکته ربط ماجرا اینجاست که مقاومت آن زمان برای مشروطه خواهان بود در مقابل بعضی موارد و حالا مقاومت نمایندگان مجلس و یا بهتر بگویم عدم علاقه آنها به کارشان این وجه تشابه را به وجود آورده است که نکند آنها اشتباهی سر از مجلس اسلامی در آورده اند نکند اصلا رای گیریی در کار نبوده و آنها دست چین شده از قبل وارد مجلس شدن حالا اینکه چرا همچین مورد اتهامی را به آنها وارد کردم به عرض شما خواهم رساند در ادامه چند تا از کارهای بسیار بسیار حیاتی که نمایندگان در دوره 4 ساله حضورشان بدون ذکر نام شهر و یا استان خاصی یا نماینده خاصی نام می برم تا متوجه مهم بودن مسئولیت این بندگان ناچیز خداوند بشوید ::: 1_ چک و چانه زدن در مورد تصویب بند هایی از مواردی که قبلا تصویب شده اند و عملا چندان تاثیر گذار نیستن 2 _ خوابیدن حین سخنرانی های مهم که دیگه خود تلویزیون ایران شاهد این ادعا می باشد ( شبکه های خبری جمهمری اسلامی ) 3 _ درگیر شدن با یکدیگر بر سر چیزهای نه چندان مهم و احیانا پرتاب کردن مداد و خوئدکار به سما یکدیگر و جاخالی دادن به یاد دوران دبستان 4 _ عدم تصویب لوایح تاثیرگذار بر امرار معاش مردمان ایران زمین مثل کاهش دریافت یارانه بگیران مفت خور و پزشکان و مهندسان پولدار میلیونر و حتی خودشان ( نمایندگان مجلس ) و افزایش یارانه مردم ایران با حقوق های کم و متوسط 5 _ ی کاری کردن در مجلس به این شکل که ابتدا طرحی را به ضرر خودشان تصویب می کنند تا نظر مردم رو جلب کنند و سپس به بهانه های مختلف آن طرح رو کنسل می کنند 6 _ مقاومت کردن در برابر استیضاح وزیران دولت ها 7 _ استیضاح های تبلیغاتی که بیشتر جنبه فرمالیته دارد و تاثیری در امورات کشور و روند اشتباه دولت ها ندارد 8 _ هجمه ایجاد کردن برای استیضاح وزیر کشور آقای عبدالرحمان فضلی که لبخند ن مسئله ایی را مطرح کرد که رنگ واقعیت هم داشت 9 _ جک گفتن برای همدیگر در حین جلسه رسمی مجلس و بعضا مسائل مهمی چون استیضاح وزیر دولت ها ///// حال باید بگویم از نظر من این نمایندگان فقط برای این به مجلس می روند که بتوانند با مقدار ناچیز حقوق مجلسی خودشان چند تا کار مهم انجام دهند » تا حد امکان بتوانند فرزندان خودشان را راهی سفر خارجه نمایند اگر امکان داشت قسطی برای آنها در خارج خانه ای در حد بضاعت تهیه کنند تا بتوانند در سال دوم نمایندگی اگر امکان داشت خودرویی در شان فرزند یک نماینده مجلس ایران برایش تهیه کنند و اگر هم شد همسری متناسب با شئونات اسلامی برای آنها پیدا کنند و تا حد امکان اگر فرزند محترم توانایی کسب در آمد به دلیل تحریم ایرانی ها نداشت کمک خرجی هم برایش در به شکل ماهیانه بفرستد که متاسفانه باز هم به دلیل تحریم بانک های ایرانی توسط پلیدان یانکی نماینده گان محترم و زجر دیده بالاجبار و ناخواسته باید بار و کوچ سفر را مهیا کنند تا این کمک خرجی را مستقیما و از نزدیک به دست فرزند گرانقدر برسانند و احیانا اگر شد در حد بضاعت یک دوری هم داخل کشور نه چندان اروپایی اروپا بزنند و از مکان های دیدنی لذت ببرن و شاید هم قصد داشته باشن الگو برداری کنند و آن را در ایران خودشان پیاده نمایند که البته این امر کمی بعید است چون شرایط کشور بسیار بغرنج است هر آن بیم توطئه در خرج و مخارج بودجه می رود مگر می شود بودجه بیت المال را برای مردم خرج کنیم ابدا کار بسیار ناپسندی خواهد بود که ممکن است دولت به خونخواهی کسری بودجه یخه نمایندگان مجلس را بگیرد پس بهتر است همین کرسی را محکم حفظ کرده و صدایش را هم در نیاوریم که میخواهیم چیزی را اصلاح یا بسازیم که مبادا دردسری هم برای مان در بر نگیرد » با توجه به نوشته های بالا که مطالعه فرمودین آیا به نظر شما نباید این مجلس را به توپخانه سپرد تا دخلش را بیاورد واقعا دیگه اسفناک تر از این هم داریم امیدوارم که یک محمد علی شاه بیاد و مجلس را به توپ ببنده تا لااقل دو خاصیت به وجود بیاد 1 _ نمایندگان فعلی تعطیل و مجبورا نمایندگان جدید وارد مجلس می شود 2 _ بالاخره نمایندگان مجلس یا شورای نگهبان یا هر نهاد حقوق دیگر دولت را وادار می کند تا کمی از بودجه هنگفتی را که سیطره کرده است و به هیچ عنوان برای هیچکس خرج نمی کند را برای باسازی مجلس خرج نماید تا شاید اتفاق جدیدی در خانه نمایندگان مردم ایران بیفتد .
با سلام خدمت دوست داران فوتبال رشت به خصوص سپیدوردی ها هوادارانی که در سرما و گرما برای حمایت تیم سپیدورد رشت به ورزشگاه آمدن حتی زمانی که سپیدورد در لیگ دسته دو حضور داشت شرایط سختی بود سال ها حضور در پایین ترین سطح فوتبال ایران حضور داشته باشی بعد از قریب به چند دهه بالاخره سپیدورد برای بالا آمدن استارت زد برای حضور داشتن برای دیده شدن برای اینکه نشان بدهد هنوز وجود دارد و میخواهد این را ثابت کند ادامه مطلب لطفا
آن سال سال بسیار وحشتناکی بود سپیدورد که نتایج چندان مناسبی نگرفته بود به دلیل عدم حمایت مسئولین و بی کفایتی بعضی مسئولین که فقط دلخوش حضور داماش گیلان در لیگ برتر ایران بودن که البته همان تیم محبوب رشتی هم درست که بعضا تیم های بزرگی مانند استقلال و پرسپولیس را شکست داد اما مرتبا دست به دست میشد تا اینکه آنها هم به سرنوشت سپیدورد دچار شدن کاری ندارم به اینکه چه شد و چه نشد اگر بخوام اسامی مقصران را اعلام کنم باید طوماری بنویسم که معلوم نیست خواندنش چند روز و شب طول می کشد چقدر بگیم که فلانی ها مقصر بودن پس بهتره که به زمان حال بنگریم و گذشته را به گذشته واگذاریم داشتم میگفتم بله آن سال سپیدورد به مانند چند دهه گذشته باز هم یار و یاوری نداشت تنها و بی کس در منجلاب بی تدبیری آقایان داشت فرو میرفت تا جایی که بعد از سالها حضور در لیگ دو کشور داشت به لیگ سه سقوط می کرد و اگر چنین میشد معلوم نبود که چه اتفاقات بد دیگری برایش میخواست رقم بخورد اما ناگهان خبر رسید که ناجی آمده چه کسی بود که سپیدرود رو دوباره به جریان انداخت این رود خاموش بعد از سالها عدم رسیدگی داشت به باتلاقی تبدیل میشد که اگر درش فرو میرفتین معلوم نبود که کسی بتواند شما رونجات بدهد شاید اگر میرفت لیگ سه کلا منحل میشد اما ناجی پیدا شد و با کمکش و با خرید سهمیه به لیگ دو بازگشت اما این بازگشت یک بازگشت ساده نبود بازگشتی توام با غرور و جاه طلبی بود چیزی که دهه های زیادی در سپیدورد به فراموشی سپرده شده بود اما به یکباره برگشت > سپیدورد طغیان کرد و رقبا رو یکی پس از دیگری کنار زد و نشان داد که وقتی که به دریا متصل باشی میتوانی هر مانعی را از سر راهت برداری یک روز تقریبا صاف و آفتابی همه جمع شدیم در سالن ورزشی ورزشگاه عضدی جایی که خاطرات زیادی برای مردم رشت زنده میشد از مسابقات کشتی گیله مردی بگیر تا فراتر از آن > بله جشن صعود به لیگ یک کشوری آن هم بعد از چندین دهه انتظار به وقوع پیوست شاید جشن جشن باشکوهی نبود شاید جشن آنچنان که باید تماشاچیان زیادی را همراه نداشت اما همین که قشر جوان جامعه به همراه افراد خردمند و پیشت و هواداران قدیمی سپیدورد دور هم جمع شده بود خودش کلی ارزش داشت جشن بزن و بکوب نبود اما خب هر چی بود مهم خوشحالی هواداران بود همگی لبخند به لب داشتن و خوشحال بودن > فصل لیگ دسته اول شروع شد علی نظر محمدی دوباره به عنوان سرمربی برگشت به تیم شروع طوفانی ادامه داشت در نهایت هم با کمی بد بیاری مقام دوم رو کسب کرد سپیدورد و یک ضرب راهی لیگ برتر شد باز هم جشن صعود اینبار پر جمعیت تر الان دیگر همه سپیدورد را کاملا شناخته بودن و هواداران بیشتری داشت طبیعی هم بود وقتی در دسته های پایین تر باشی هوادران کمتری داری بگذریم اما امان از سیه روزی سپیدورد که باز هم ول کن این تیم محبوب مردمی نبود حضور اما در لیگ برتر اما تقریبا بدون هیچ جذب بازیکنی انجام پذیرفت علی نظر محمدی اعتقاد داشت که میتواند با همین کیفیت در لیگ برتر هم موفق عمل کند اما چنان روزگار گستاخانه او را در نوردید که شاید خودش هم فکرش را نمی کرد که کنار برود به زودی زود فصل اول حضور سپیدرود در لیگ برتر چندان عایدی نداشت برای تیم تیمی که در بازی های آخر و با کمی خوش شانسی توانست در لیگ برتر بماند > فصل دوم هم شروع شد و باز هم بازی های آخر و اینبار حضور نادر دست نشان در چندین بازی آخر که آقای بیات اعتقاد خاصی به ایشان داشت روی کار آمد قرار شد که تیم رو هر جور شده در لیگ برتر نگه داره اما عملکرد مربیگری او هم به مانند سایرین چندان به کار نیامد و تیم به ورطه سقوط کشیده شد بله سپیدورد دوباره برگشت به لیگ دسته اول کشور و آقا نادر نتوانست تیم را نگه دارد و فیروز کریمی مچش را خواباند > تیم در لیگ دسته اول هم نتایج چندان درخشانی نگرفت تا نظرمحمدی که آمده بود برود و جایش آقا نادر دست نشان مجدد به روی کار بیاید> این آقا نادر همون آقا نادریه که داماش رو تا فینال جام حذفی برد که اون زمان البته اسمش پگاه بود و وضع مالیش توپ ولی در فینال رفت و برگشتی رفت را برد و برگشت را باخت و نتوانست قهرمان بشود > بعد از چند مدت نادر دست نشان دیگر خانه نشین شد مدتی در لیگ های دسته اول هدایت مس کرمان را بر عهده گرفت و برکنار شد نهایتا و بعد هم که سپیدورد آوردنش > الان چندین بازی هستش که علی نظر محمدی نیست و نادر خودش هدایت میکنه تیم رو با اختیار تام باخت های قبلی را انداخت گردن امثال سام کن و چند بازیکن دیگر و اونها رو کنار گذاشت چون تصور می کرد اونها دارن کم کاری می کنن و دل به کار نمیدن اما فاجعه زمانی مشخص شد که در همین بازی دیروز پنجشنبه 21 آذر سپیدورد سه گل از فجر سپاسی دریافت کرد و بدون گل زده زمین را ترک گفت آیا باز هم تقصیر سام کن بود یا اون چهار بازیکن دیگه که خودتون اظهار داشتین خائن هستن سام کن رو خوب یادم هستش دورانی که سپیدورد در اوج بود و هوادار همش در رفت و آمد به منزل سام کن بودن برای عیادت ازش همه اون رو مهره کلیدی تیم میدونستن اما خب مصدومیت بی موقع اون رو مدتی خونه نشین کرد محبوب دل هوادارای سپیدورد آیا به نظر شما میاد کم کاری کنه یا خیانت کنه > آقای دست نشان برای شما خیلی احترام قائلم اما بدونید که دیگه دوران امپراطوری شما به پایان رسیده فقط تنها شانسی که آوردید بیات ساده رو گیر آوردید که مرتبا از شما حمایت می کرد و با اینکه خودش دیگر در سپیدورد سمتی نداشت اما دلال بازی کرد و شما رو به سپیدرود برگرداند > چه بخواهید و چه نخواهید بهتره که هر چه زودتر از سپیدرود و کلا از فوتبال خداحافظی کنید و وقتتان را صرف امورات شخصی خودتان کنید چرا نمیخواهید قبولکنید که نمیتوانید تاکتیک درستی برای تیم بچینید و از بازیکنان در تمرینات درست کار بکشید تیم سپیدورد هر بازی بدتر از بازی قبل میشه تنها چیزی که این روزها داریم میبینیم فقط سردرگمی بازیکنان داخل زمین هستش و نه چیز دیگه امپراطور نادر لطفا قبل از اینکه مثل آقای نظرمحمدی برکنار بشوی خودت کوله ات را جمع کن و برو و بذار یکی بیاد که تیم رو سر و سامانی بده و تاکتیک پذیرش کنه فقط فوتبال بی هدف بازی کردن هیچ سودی نداره امیدوارم که زودتر از سپیدورد جدا بشید قبل از آنکه تیم به لیگ پایین تر سقوط کنه ما هوادارا اصلا دوست نداریم دوباره سپیدورد به لیگ دسته دوم برگرده چون طوری شده که واقعا بالا اومدن ازش کار سختی شده و این اتفاق ممکن نیست جز با رفتن شما از سپیدورد
خیلی بی سر و صدا و آروم و بی جنجال واقعا ممنون میشیم از شما .
جو جو متشنجیه از هر گوشه و کنار یه مشکل سرباز میزنه یک روز تورم یک روز تحریم یک روز بازرسان سازمان ملل یک روز نبود دارو برای بیماران تالاسمی یک روز گرانی داروها یک روز نبود پزشک متخصص در بیمارستان ها یک روز هم سایه شوم و نحسی و اختلاف افکنانه فیلم ساختن درباره اقلیت های ایرانی که مورد تایید رژیم حاکم فعلی ایران هم بوده و هستن و خواهد بود اگر بخواین میتونم بازم بنویسم تا صبح براتون یک روز یک روز مینویسم ولی تا کی چند روز چند هفته چند ماه چند سال چند دهه باید عذاب بکشیم که ای آقا یه شبکه درست و حسابی وطنی نمیتونه یک فیلم درست و حسابی برای بینندگانش درست کنه ادامه مطلب مراجعه فرمایید
سرگل سریال های قدیمی پدر سالار بود که دیگر مانندش ساخته نشد سینمای ما هم که همش شده عشق پیرمرد به دختر نوجوان یا خشونت علیه ن اون هم به شکل فاجعه آمیز نشون داده میشه اینا مشکل نداره ولی تا یکی یه تیتر انتقادی بزنه دستگیر میشه و رونه اوین میشه فلان رومه نگار ده سال اون یکی هفت سال اون یکی فلان قدر سال کلافه شدیم ماهواره که نباید ببینیم چون اولا اصل حجاب درش رعایت نمیشه بعدش هم که موسیقی های لس آنجلسی ترویج میشه و ممکنه مردم جمهوری اسلامی یادشون بره که سه وقت نماز داریم و باید به بانگ الله اکبر گوش فرا بدهند مورد آخر هم که خب مشخصه ترویج هجمه ی علیه حاکمان و تمداران و قضات ایران تلویزیون خصوصی هم که مطابق با معیارهای جمهوری اسلامی باشه هم که مطلقا ممنوعه زیرا باعث میشه مردم دیگر به ویدئو کلوپ ها مراجعه نکنن استفاده از شبکه های اجتماعی بین المللی هم ممنوعه و باید فیلتر باشن زیرا که به ضرر دولت هستش این وسط فقط کم مونده بود به گیلک ها گیلک هایی از جنس دیار میرزا کوچک جنگلی که خود ون معتبر و شناخته شده جمهوری اسلامی که بعضا مرجع تقلید هم می باشند گفته اند میرزا یک بوده که انقلاب میرزا و گیلک ها هنوز که هنوزه بر سر زبان هاست درست که میرزا سرش را در راه مبارزه داد اما همین کار را هم حسین ابن علی ع انجام داد مقابل یزید زمان امروز اما همه چی فرق داره انگار کسی ایران رو نفرین کرده از وقتی انقلاب اسلامی رخ داد و به پیروزی منجر شد دیگر آب خوش از گلوی مردمان ایران زمین پایین نرفت چندین دولت آمدن و رفتن اما هیچکدام نتوانستن به خواسته های به حق مردم رسیدگی کنند همین نمونه دیروز و پریروز که فلان وزیر به پسرش پست داد در حالی که متخصصان زیادی سال ها درس خواندن ولی بیکار مانده اند این را باید به یاد داشته باشید که وقتی صحبت از اقوام ایرانی چه گیلک و چه کرد و چه اقلیت های دیگر می شود باید حواستان باشد که آنها خون ریخته اند تا این انقلاب به پیروزی برسد که ثمره این انقلاب را فرزندانشان را ببینند و بهره ببرن اما دریغ از این سرنوشت که به جای اینکه به فرزندانشان سود برساند چیزی عایدشان نکرد قوم گیلک و غیر گیلک ندارد اقوام ایرانی را کسی یارای توهین به آنها را ندارد خواه آن طرف آب باشد خواه داخل کشور آن وقت یک نفر به راحتی آب خوردن تمام کارهای مردمان سرزمین میرزا را فراموش می کند و یک سریال آبکی می سازد که نیتش از همان ابتدا توهین مستقیم و تحقیر قوم گیلک زبان گیلان زمین است تا به امروز اگر توهین و تحقیری شد غیر مستقیم و خیلی کوتاه و گذری بوده یا ناخواسته ولی فیلم فراری رو هم هنوز فراموش نکرده بودیم که به راحتی به دختر گیلک زبان انواع توهین ها شد که ناگهان سریال وارش آمد روی آنتن شبکه سراسری 3 و البته جهانی یعنی میخوام بدونم هدف از ساخت این سریال چی بوده خواستین مثلا بگین مردمان گیلان زمین بی وجود و بی غیرت هستن و هر کی از راه اومد خوش آمد میگن فقط مهم اینه که نشون داده بشه که مردمانش همه شکسته صورت و کارگر و بی عرضه هستن و فقط بلدن رو مزارع کشاورزی برنج نشا کنن پس گوش کن آقای نویسنده و کارگردان و تهیه کننده و جوز داده برای این سریال امثال شما هستین که اینگونه هستین ما مردمان گیلان زمین هموان هایی هستیم که وقتی مردمان دیگر استان ها هنوز از ترس معترضان در خانه هایشان بودن حتی در تهران به خیابان آمدن و ندای الله اکبر را طنین انداز کردن که این حرکت انقلابی حتی مورد توجه رهبر جمهوری اسلامی ایران هم قرار گرفت اینجا دیگر بحث عادل فردوسی پور نیست که بخواین قضیه رو ماست مالی کنید گزارشش یه طور خاصی مورد دار بود برنامه نودش همش انتقاد می کرد و اصلا سازنده نبود بودنش تو شبکه 3 باعث میشه بقیه هم هوایی بشن آخه بدبخت رسانه ملی حتی بازیگران سینما به اصطلاح سلبریتی ها هم دارن شماها رو تحریم میکنن بعد شما تو این آشفته بازار میاین به یک قومیت راست راست راه میرین و انگ بی عفتی و میزنید آخه جوجه چیه که بخوایم سیخش بزنیم دو روزه اومده تو صدا و سیما فکر کرده هر چی بگم همه موظف هستن دست به سینه براش وایستن بلد نیستی مجبوری بنویس بلد نیستی مجبوری مجوز بدی بلد نیستی مجبوری سرمایه گذاری کنی بلد نیستی مجبوری کارگردان بشی یعنی میخوام بدونم یه لحظه فکر نکردی با خودت این دیالوگ ها که دارن بازیگران میگن و در کل جهان شنیده میشه چه دیدی رو نسبت به قوم مردمان گیلک ایجاد میکنه خداییش هر کدوم از عوامل بیاد تو شبکه های اجتماعی توئیت کنه ببخشید نمیدونستم حواسم نبود تقصیر نداشتم دیالوگ ها رو یکی دیگه نوشته من فقط بازیگرم من فقط کارگردانم من فقط فلانم و از این حرفا خودم میدونم چه جوابی بهش بدم و البته جدای از این باید جواب عذاب وجدان خودش رو هم بده در آخر بگم خداییش دیگه ببین کار به کجا کشیده صدای رئیس جمع نمایندگان گیلان را هم در آورده و حتی ایشان هم متوجه توهین گسترده در این فیلم به اقوام گیلان زمین شده است خوب است برای عبرت بقیه هم شده اولا کلا این سریال نابود شود و حتی در آرشیو هم نگهداری نشود چون واقعا یک سریال بی ارزش است (( دقیقا یادم هستش که یک سریال با ارزش بنام روزی عقابی از تلویزیون ایران پخش شد و با استقبال مردم هم همراه شد اما بعد از اتمام پخش هنوز که هنوز است صرفا در آرشیو صدا و سیما نگهداری می شود و صرفا نسخه بی کیفیتش رو میشه در یک سایت مشاهده کرد )) و ثانیا عوامل اصلی که موجب شدن این سریال به پخش برسد را کلا بایکوت کند صدا و سیما چه خبری و چه تصویری و حتی به شکل مصاحبه صوتی تا دیگران بفهمند که اگر کسی اشتباهی به این بزرگی در رسانه ملی کرد باید کنار گذاشته شود خوب است رئیس کل صدا و سیما اگر وقت داشتن یک سری توضیحات کامل و جامع درباره این اشتباه وحشتناک بفرمایند تا مرهی باشد برای این زخم .
درباره این سایت